درباره فیلم
در کارتون پا کوچولو یک دهکده از یتیها در بالای کوههای هیمالیا بالاتر از ابرها و دور از نگاه دیگران و در انزوا زندگی میکنند. یتیها پیرو قانون کهن سنگها که توسط رهبر آنها استون کیپر نوشته شده، هستند. میگو یک ماموت پا گنده است. پدر میگو، دورگل، هر روز صبح خود را به هوا پرتاب میکند تا زنگ را به صدا دربیاورد، چرا که به اعتقاد یتیها این کار باعث میشود خورشید بیدار شود و روز تازهای آغاز شود. میگو در حال یادگیری به صدا درآوردن زنگ، حواسش به دختر رهبر یتیها، میچی که خیلی از او خوشش میآید پرت میشود و از ناقوس عبور میکند و بیرون از دهکده فرود میآید. در این لحظه میگو شاهد یک تصادف هواپیمایی است و به موجودی که در افسانههای یتیها است و آنها معتقدند واقعا وجود ندارد و با عنوان پا کوچولو (انسان) شناخته میشود؛ برمیخورد. میگو سریع برمیگردد به دهکده تا به همه خبر دهد، اما او شاهدی ندارد تا ثابت کند و رهبر یتیها ادعا میکند او دروغ میگوید و او را از دهکده تبعید میکند.
مرتبط ها