رمی با مادر خود در کلبهایی روستایی زندگی میکند. پدر او از سالها پیش در پاریس کار میکند. روزی نامهای از پدر دریافت شد. او برای حادثهای که پیش آمده بود به پول نیاز داشت. مادر رمی به ناچار گاو دوست داشتنی رمی را میفروشد. پدر به خانه بازمیگردد و رمی بعد از چند سال او را ملاقات میکند. اما ناگهان همه چیز تغییر میکند.