یوکی با یک غریبه خوش چهره در قطار آشنا می شود که به او کمک می کند. در ادامه چه نوع رابطه ای بینشان شکل خواهد گرفت؟ آیا این احساسات واقعی است یا مثل برف ها محو خواهد شد؟