میرانجو با درک اینکه بوسه نمیخواست به زندگی برگردد، عذرخواهی میکند. بوسه یک اولتیماتوم به سایر حاضران صادر میکند، با او یا کشته شدن. دسپا از این میترسد که بوجی با شروع رویارویی او با بوسه اندازهگیری نکند.