باروم مدام صدای یوهان را که او را ترغیب به کشتن آدم ها می کند، در سرش می شنود. بونگ یی با کانگ دوک سو رو به رو می شود. در یک شب بارانی، کانگ دوک سو دست به جنایت دیگری می زند.