باروم متوجه می شود که ساعت چی کوک در کنار جسد قربانی جدید گذاشته شده و فورا این موضوع را با موچی در میان می گذارد. مادربزرگ بونگ یی چیزی را می بیند که نباید می دید و به همین خاطر وحشت سراسر وجودش را در بر می گیرد.